امير علي مردانيامير علي مرداني، تا این لحظه: 14 سال و 11 ماه و 7 روز سن داره

باهوشم

امیر علی در این مدت غیبت

1391/9/2 14:55
3,204 بازدید
اشتراک گذاری

با سلام و خسته نباشید به تمام دوستان گلم و تمامی خاله های مهربونی که همیشه با نظرات قشنگشون ما را همیاری می کنن و لطف بسیار زیاد به ما دارن و پوزش از همه شما دوستان گلم که کمتر می تونم به نی نی های گل شما دوستان سر بزنم و نظر بزارم مخصوصا صونا جون و فهیمه جون که اصلا کد همچنان باز نمیشه تا براتون نظر بزارم اما همیشه به یادتون هستم و خاطرا ت زیبایتان را می خوانم ...

برای همه شما عزیزان ارزوی خوبی و خوشی و سلامتی روز افزون دارم ...

با این امید و ارزو بریم سراغ خاطرات این مدت و گزارشات تصویری امیر علی ...

بله محرم امد و یکسال دیگر هم گذشت و قتی عکسهای این سه سال محرم را با هم مقایسه می کردم فقط گذر زمان و زود بزرگ شدنت را می دیدم و اشک در چشمانم جمع می شد که خدایا داریم پیر می شیم و فرزندمون هم اقاتر و بزرگ تر ...

 عکسها و خاطرات شما :

اولین محرم امیر علی ماااا

اولین ها چه زود می گذرد ....

دومین محرم امیر علی مااااا

 سومین محرم پسر گلم ...

مراسم و عکس روز عرفه در مسجد موسسه شماااا

چون پاییز و سرما رسیده برات سرویس صبحها را گرفتم هم سرده و هم راهمون طولانی ولی ظهر ها خودم می یام دنبالت در فاصله ای که نیستی به کلی از کارهام می رسم و از صبحهای دل انگیز پاییزی حسابی استفاده می کنم ...

روزهایی که کلاس بعد ساعت 12 دارید می ام موسسه دنبالت می ریم پارک و ناهار می خوریم و بازی می کنی برای تنوع و عوض شدن روحیت و رفع خستگیت یه روز بارون اومد و رفتیم بالای سرسره تا خیس نشیم با حسام و مامان گلش خیلی خوش گذشت ...

برای اولین بار نوشتی بابا منو صدا زدی گفتی بیا نوشتم بابا و گفتی از هلی جون یاد گرفتی ..

برای امسالت کلی گشتیم تا اینها را از اریاشهر دوست دایی نوید تونستیم پیدا کنیم و بخریم امسال جنسها کلا بی خود و گرون بود اینم شانس اووردیم تازه اینم چینی بود ...

 

در موسسه لیست نمرات این مدت تورا دادن تا ببینم منم تندی عکس گرفتم در ریاضی 80 درصد اورده بودی و بقیه هم در حد خوب به غیر از اطلاعات عمومی بود که خانم مشاور شما گفتند امیر علی در حد کلاس اولی ها جواب داده و نسبت به سنش عالی بوده ...

یه پنجشنبه جلسه مشاوره اداره بابا اینا برای خانمها بود به ناچار مجبور شدم تو رو هم با خودم ببرم بازم خوب موندی و کمتر اذیت کردی اینجا فرهنگسرای اشراق هست خیلی دوست دارم بدلیل سبک قدیمی و تاریخی اونجا همیشه وقتی قدم می زنم با خودم می گم یعنی در گذشته های دور چه کسایی با چه امید ها و ارزو ها اینجا قدم زدن و اینها را درست کردن همیشه می رم در اون فازها ...

خلاصه تا 12 موندی و یه روز قشنگی هم برای مامان شد که ناگهان گفتند چه کسی ساگرد ازدواجش همزمان با ازدواج حضرت علی و فاطمه زهرا بوده که من دستم را بلند کردم دقیقا هفت سال پیش شب یلدا با شب سالگرد ازدواج این دو بزرگ مصادف بود من مراسم قرعه کشی را انجام دادم و نام خودم هم در اومد و جایزه مبلغ 30 تومن بود ....

بعد هم بابا صادق اومد دنبال ما و رفتیم خانه خاله گیتا و بابا تا عصری دوباره رفت سر کار و وقتی عمو دامون اومدن خونه تو و دنی پیشش بودید و من و خاله رفتیم خرید و اومدیم دیدیم بابا هم اومده و حالا مردها می خوان برن بیرون و خرید خلاصه روز شب عالی بوددد...

اشراق

خاله گیتا جون ماشین خریدن و به همین مناسبت ما را مهمون کردن به شام هانی عباس اباد و کلی غذاهای عالی و خوشمزه گرفتند و تو و دنی هم 7 شب خوابیدید و ما هم تا اخر شب با هم گفتیم و خندیدم ....

خاله جون

خاله گیتا هم مثل همیشه کدبانوی مرتب و خوش سلیقه سفره زیبایی را چید و عمو دامون هم ما را حسابی خجالت زده کردن ایشاله که اینبار بنز بخرن ...

سور

پسرم

چون شبها بابا دیر می یاد و تو هم زود می خوابی بهونه بابا را زیاد می گیری گرچه 5 صبح با هم بیدار می شید و کلی بازی می کنید تا هر دوتون برید اما بابا مجبوره در هفته مرخصی بگیره 

 

اسب

قرار بود ببرن شما را سوارکاری اسبهای پونی اما بدلیل هوای بد نشد و بردنتون پارک پردیسان باغ وحش تا بری و برگردی مردم و زنده شدم همیشه استرس دارم و نگرانم اما نمی تونم به خاطر احساس خودم تو را از اجتماع و تجربیاتت دور نگه دارم وقتی اومدی کلی ذوق کردم انگار دنیا را به من دادن مشاورتون خیلی سختگیره و اصلا نمی زاره شما را نزاریم برید باید حتما برید کلی منو دعوا کرده که چرا با نگاهت بهش می گی نرو پسرم اخه دلم می سوزه نگرانم مادرم دیگه طاقت ندارم اما چه کنم باید تحمل کنم تا تو بیای ....

توپ

 وقتی از موسسه می ایی بعد از خوردن ناهار شروع می کنی بازی با توپ خمیر بازی پازل و زبان کار می کنیم شعر و قران می خونی نقاشی می کشی ساعت 6 شام و شیر و بعد هم 7 دیگه می خوبی تا 6 صبح فرداااااااااا منم دلم برات تنگ میشه ...

بابا

پارک

پارک نزدیک موسسه 

محرم

هییت محل خونمون ...

پازل

پازل

سخته

پازل

مغازه

عشقم

بابا

عزیزم

عشقم

بابا

پازل

 بله پسرم این هم از این مدت ما تا ادامه خاطرات این چند روز محرم که در پیش داریم امیدوارم همیشه شاد و سلامت و موفق باشی عاشقتم و بیش از قبل بهت وابسته شدم اما چه کنم نمی تونم دوستی خاله خرسه داشته باشم و همچنان باید سخت گیر بمونم ...چون از ته قلب می خوام موفق و شاد باشی ....

بوس 

پسندها (1)

نظرات (18)

مامان سارا
3 آذر 91 1:30
اول از همه پیشاپیش 7 سالگی عشقتون مبارک. جایزه هم مبارکه

کاپشن پسر بهش میاد
آفرین به این پسر با استعداد ما که رباضی رو خوب میدونه. خطتتم خوبه خاله

بهترین قسمتش اینه که 7 میخوابی. خدا قسمت ما هم بکنه


ممنون سارا جونم بوس برای هر دو نی نی گلت
سعیده مامان آرتین
4 آذر 91 13:20
عزاداریات قبول عزیز دلم.
کاپشن شلوارت هم مبارک.
آفرین به پسر باهوش خودم هم نمره هات، و هم نقاشیت، هم خمیربازیت، و هم بابا نوشتنت عالی.


مرسی عزیزم بوس
مامان آریا
6 آذر 91 11:38
خدا حفظ کنه پسرتو برات


ممنون عزیزم بوس
مادر کوثر
6 آذر 91 12:39
سلام دوستم .کوثر تو مسابقه نی نی و محرم ژورنال نفیس شرکت کرده...کدش 52 هست اگه دوست داشتی از روز سه شنبه تا 5 شنبه وقت داری به دخترم و یکی دیگه از نی نی های ناز اونجا رای بدی.
اینم لینکش:
http://2nyaienafis.niniweblog.com/post1412.php
ممنونممممممممممم


ایشاله که برنده بشه رای داده شد
مادر کوثر
6 آذر 91 12:45


برای امیرعلی باهوش و مامانیه زرنگ و پر تلاش


بوس
مامي كيانا
6 آذر 91 12:54
دوستي با شما باعث افتخار ماست اميرعلي جون خيلي باهوش و شما مادري پرتلاش اميدوارم هميشه سرشار از نيرو ،اميد و عشق باشيد.....


ممنون خانمی بوس
مامان زهرا دختر دوست داشتنی
6 آذر 91 15:24
سلام
1. عکس های محرم های هرسال امیر علی جون زیبا بودند واقعا چقدر زود داره دیر میشه

2. جزئیات کلاس های امیر علی جون مثل همیشه برام جالب بود ...امیدوارم همیشه موفق باشید

3.جایزه ای که بردید مبارکتون باشه ..ایمدوارم زیر سایه این دو بزرگوار همیشه زندگی خوبی داشته باشیبد.

4.همیشه شاد باشید و خوش بگذرونید


ممنون خاله جون بوس
علي خوشتيپ
6 آذر 91 23:26
سلام اميرعلي جون.من توي مسابقه دنياي نفيس با كد 35 شركت كردم.ميشه بهم راي بدي؟


چشم عزیزم


رای داده شد ایشاله که برنده بشه بوس
مامان علي خوشتيپ
6 آذر 91 23:34
آفرين اميرعلي باهوشم...كارنامت كه خوب بود...بابا هم كه نوشتي...مجسمه و نقاشي و پازل هم درست كردي...هيئت هم رفتي...گردش هم ميخوري...چيزاي خوشمزه هم ميخوري...مامانتم جايزه ميگيره...ديگه چي ميخواي
ماشاالله بهت عزيزم...فعال و شاد هم به كارنامت اضافه كن
عكسات خيلي قشنگ بود


ممنون عزیزم بوس
صونا
7 آذر 91 12:57
ندا جون به من سر بزن...فقط فاتحه يادت نره


صونا جونم خیلی ناراحت شدم وقتی خوندم خیلی سخته می دونم ایشاله که جاشون توی بهشته و از این دنیای نامرد راحت شدن و همیشه دیگه شاد و خوش زندگی می کنن فاتحه هم خوندم غم اخرت باشه صونا جونم
مواظب خودتون باشیدددد بوس
مامان آراد(خاطره)
12 آذر 91 1:18
سلام...امیدوارم که حالتون خوب باشه...
آراد در مسابقه نی نی فشن شرکت کرده...خوشحالمون میکنین اگه به وبلاگی که پایین براتون میزارم برین و برامون که کدمون 007 رای بدین...هر وبلاگ میتونه به دو نفر رای بده...
http://ninimod.niniweblog.com/post20.php


امدم ...
مامان ماهان
14 آذر 91 17:58



بوس
مادر کوثر
15 آذر 91 8:28
سلام سلام
خوبین؟
خیلی وقته به ما سر نزدین
دلمون تنگ شده


منم عزیزم بوس
مامي كيانا
15 آذر 91 13:04
ما زود زود بهتون سر ميزنيم و منتظر خوندن مطالب خوب هستيم اميرعلي جون رو ببوسيد


ممنون از لطف شمااااا حتما می یام به زودی ایشاله بوس
بابای کوروش"کوروش کبیر مامان و باباش"
25 آذر 91 1:37
همه عکسها جالب و زیبا بودند
مخصوصا عکس سقای هفت تیر کش!!!!!!!
خوش باشید


ممنون از شما
فهیمه
29 آذر 91 7:05
همه رو خوندم ندا جون و ببخش که الان عجله دارم که درست و حسابی کامنت بذارم
مامان نیاز
29 آذر 91 10:09
عزیز خاله خیلی عکسهات با مزه بودن انشاءالله همیشه موفق باشی
مامان ماهان
2 دی 91 16:05
ای جان چه عکسهای خوشگلی دست مامان ندا درد نکنه چه کاپشن خوش رنگی مبارکت باشه گلم آفرین به امیر علی جون باهوش به خاطر همه فعالیتها و کارهای خوبی که کرده
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به باهوشم می باشد