امير علي مردانيامير علي مرداني، تا این لحظه: 14 سال و 11 ماه و 10 روز سن داره

باهوشم

سلامی گرم به دوستان گلم ما اومدیم دوباره ...

1392/3/21 23:34
4,197 بازدید
اشتراک گذاری

سلام و صد سلام به همه شما دوستان خوبم خاله های مهربون که در این مدت غیبت ما رو تنها نزاشتید و به یاد ما بودید و شرمنده همه شما هستم که نتونستم به سوالات فراوان و لطف و محبتهای بیکرانتون جواب بدم در این مدت مشغولیتهای فراوانی بود که ما رو از هم دور نگه داشته بود اما با خلاصه ای اط خاطرات برگشتیم و امیدوارم که بتونم ذر ای از محبت شما عزیزان را جبران کنم 

و البته بسیار بسیار ممنون و متشکر از این همه محبت و تبریک تولد امیر علی که همچنان به یاد پسرم بودید .

از تمام دوستان خوبی که در مورد تراشه های از من سوالات بسیار داشته اند عذر می خوام نتونستم سوالات شما دوستان را جواب بدم من همیشه نظر شخصی خودم را در این مورد به دوستان کامل توضیح دادم اما همیشه باز مورد انتقاد قرار می گرفت که نظر شما قابل احترام هست و من دیگه در این مورد نظری ندارم هر طور خودتون صلاح می دونید می تونید در مورد تراشه ها تصمیم بگیرید .

و اما بریم سراغ ادامه مطالب و خلاصه ای از این مدت دوری :

 

از شب یلدا که من به عنوان نماینده مادران نوگلان انتخاب شدم رفتم و تزیینات را انجام دادم و فردا هم سالگرد ازدواج من و هسرم بود که به سفره خونه رفتیم و در کنار بقیه دوستان شب خوبی بود فردای ان روز دل درد شدیدی داشتم که تا شب تحمل کردم و اما بعد به بیمارستان پیامبران رفتم که متوجه شدیم اپاندیسم ترکیده و باید فوری عمل بشه فردا صبح زود عمل شدم و دوران سخت نقاهت رو گذروندم که شرایط روحی خوبی نداشتم خلاصه به لطف خدا و امیدم به امیر علی بلند شدم و زندگی رو دوباره از سر گرفتم کارای عید رو انجام دادم و منتظر سالی جدید شدیم امیر علی الان ترم سه زبان موسسه شکوه هست که خیلی راضی هستیم به قول استادش می گه امیر علی استعداد زیادی در یادگیری زبان داره و حتما باید ادامه بده و خدا هم به من کمک کرده تا امروز دو ترم تموم کرده و الان ترم سه هست و دوازده ترم تا هشت سالگی داره تا به خوندن و نوشتن برسه موسسه زبان شکوه یکی از بهترین موسسه های زبان تهران هست که با استاندارد ها پیش می ره .خلاصه در این حین به استعد یابی نخبگان هم می رفتیم که تموم شد و الان کلاسهای تکمیلی انجا که سرعت و دقت و تمرکز هست رو می گذرونه که باید برای رفتن به این کلاسها که به صورت خصوصی برگزار می شه تا فاطمی بریم و برگردیم ...

سال نو هم به دید و بازدید و مسافرت به شمال عباس اباد گذشت و بعد قبل تولد پسرم امیر علی به شیراز و اصفهان رفتیم و تولدش رو بالای دروازه قران شیراز گرفتیم که خیلی متنوع و جالب شد .

این ها خلاصه ای از اتفاقات این مدت بود که با عکس بیشتر توضیح می دم ...

عکس ها :

سال 92

 سال 92 به همه دوستان گلم تبریک می گم سالی پر از شادی براتون ارزومندیم

 

 

عید 92

 شمال عباس اباد عید نوروز 92 و تولد 6 سالگی هلیا خانم گل 

 

تولد 6 سالگی هلیا

کارنامه ترم اول زبان امیر علی

  در ترم اول و دوم هر دو با نمره 100 به ترم سوم رفت که کارنامه ترم اول رو برای یادگاری قاب کردم

نتیجه نخبگان

و نتیجه نخبگان و استعداد یابی : امیر علی با ضریب هوشی 134 در زمینه علوم پزشکی و جانبی : هنر موسیقی برگزیده شد که مشاور پیشنهاد داشتند اگر چند نقطه ضعف امیر علی رو برطرف کنیم مهندس معمار و سازه موفق تری خواهد شد به دلیل نمرات بالای محاسباتی که اوورده بود از بیست 19 گرفته بود که بنا به شخصیت امیر علی این براش بهتره و حالا در کلاسهای خصوصی برلی برطرف کردن ضعفاش داره کار میشه کلی هم سخته .

شیراز 92

در اردیبهشت امسال ما برای اولین بار همراه عمه لیلا جون و مامان ننی و هلی جون و عمو مجید به سرزمین پادشاهان (شیراز ) رفتیم که بسیار بسیار به ما خوش گذشت و یکی از شهرهای مورد علاقه من شد .

باغ عفیف اباد شیراز

هلیا جون و امیر علی در باغ عفیف اباد شیراز اردیبشهت 92 

تولد 4 سالگی پسرم

قسمت تولد امسال امیر علی به بالای دروازه قران شیراز کنار خانواده خوبمان بود که خیلی با صفا و خوش گذشت تعدادی از دختر و پسرای شیرازی هم به جشن ما اضافه شدن و کلی برای امیر علی دست زدن و امیر علی و هلیا هم براشون رقصیدن .امسال تولد پسرم سه تا شد یکی با مامان زری اینا یکی با عمه سهیلا این و یکی هم در شیراز با عمه لیلا اینا ...

اصفحان

به اصفهان هم یه سری یه روزه زدیم که باز هم به ما خیلی خوش گذشت و جالب بود .

روز پدر

و روز پدر و هدیه امیر علی به بابا صادق با کلی محبت

روز پدر

امیر علی منتظر بابا صادق بیاد تا گل رو بهش بده و تبریک بگه روز پدر رو 

این هم چکیده ای از خاطرات امیر علی تا این تاریخ ایشاله تند تند می یام پیشتون با کلی خاطرات نو

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

پسندها (1)

نظرات (12)

سارا و هلیا
22 خرداد 92 11:08
سلام عزیزم دلم برای هر دوتون تنگ شده بود ماشاله هزار ماشاله امیرعلی گل حسابی قیافش و چهرش مردونه شده پسرمون دیگه آقا شده من که خیلی وقت بود ندیده بودمش حسابی ذوق زده شدم بوسسسس


ممنون عزیزم بوس
صونا
27 خرداد 92 20:17
سلام خانمی....
چه عجب.......
خوشحالم که با خبرهای شاد اومدی... اميدوارم هيچ وقت بد نبينی....
من و همسری و سنا خواهرم هم عيد امسال به شيراز و اصفهان رفتيم که واقعا شيراز عالی بود...


ممنون صونا جون به یادم هستی و خوشحالم که خوشحالید
سعیده مامان آرتین (شازده کوچولو)
28 خرداد 92 11:22
نمیدونی چقدر خوشحالم از دیدن مجدد شما. راستش رو بخوای کمی نگران بودم بدون مقدمه رفتین. امیدوارم همیشه خوب و خوش باشین. راستش کارایی که برای امیرعلی میکنی عالیه. خیلی دوست دارم برای آرتین این کارها رو انجام بدم. حالا تصمیم گرفتم تراشه های الماس رو بگیرم. بعد هم کم کم بقیه رو شروع کنم. ولی به نظرت آیا منی که سر کار میرم، می تونم این کارها رو انجام بدم؟
به راهنماییهات خیلی نیازمندم


خصوصی داری عزیزم ...
مهتاب
28 خرداد 92 11:45
سلام ندا جون حالت خوبه سالگرد ازدواجتون تبریک میگم همچنین سال نو ، روز مادر ، تولد امیر علی،وموفقیعت های پی درپی امیر علی گل ، خوشحالم که سلامت هستی وامیدوارم همیشه شاد باشی کلی ذوق کنی از موفقیتهای پسر گلت


ممنون از این همه لطف بسیار شما به ما بوس
maman bahar
28 خرداد 92 15:14
خیلی خوشحالم که برگشتید
ما منتظرتون بودیم


ما هم خوشحالیم هنوز شما به یادمون هستید بوس
مامان ملینا
31 خرداد 92 18:00
سلام عزیزم خیلی خوش اومدین خیلی خوشحال شدم.بازم مثه همیشه امیر علی جون باعث افتخار پدر و. مادرش هست .موفق باشی عزیزم.


ممنون عزیزم لطف دارید
زهرا(مامان علی و امید)
31 خرداد 92 19:20
سلااام ندا جان ..
چه عجب خانمی بلاخره اومدی ...
نمیگی دل ما واستون تنگ میشه
ایشالا هرجا که هستین شاد و موفق باشی عزیزم ...
همچینین امیر علی گل هم ایشالا همیشه موفق باشه

ما هم دلمون براتون تنگ شده پسری ها رو ببوس
مامان نیاز
2 تیر 92 10:47
واییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی خدای من ببین کی اینجاس اصلا باورم نمیشه نه نه یکی منو بیدار کنه حتما دارم خواب میبینم
خوب نکنه به اینکه همیشه من یادت کنم عادت کردی نه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
در هر حال همه مناسبتها مخصوصا تولد پسر باهوشم مبارک خوش اومدین منتظرتون بودیم


فدات شم عزیزم من همیشه به یادتم بوس
مامان آرمان
7 تیر 92 13:21
سلام
خوبید؟
خوشحالم که دوباره برگشتید و نیمهکاره وبلاگ پسری را رها نکردی.
امیرعلی جون واقعا بزرگ شده و این بعد از غیبتی که داشتید خوب به چشم میخوره.
امیدوارم زندگیتون همیشه سرشار از خوشی باشه


ممنون که اومدید بوس
مادر کوثر
8 تیر 92 8:15
سلام سلام

به به به خوش اومدین

با خاطرات جدید و خوشگل

تولدت مبارک امیر علی جون

موفق باشی تو همه ی مراحل زندگیت

ممنون عزیزم
مامي كيانا
13 تیر 92 10:25
سلااااااااااااام
نميدونيد چقدر خوشحالم از اينكه دوباره به ني ني وبلاگ برگشتيد
چقدر دلم ميگرفت از اينكه هر دفعه ميومدم و اون پست خداحافظي شما رو ميخوندم
به نظرم اون پست رو حذفش كنيد يخورده نا اميدانه و ناراحت كننده ست
شما كه هميشه بلاگتون پر از جنب و جوش و خبرهاي داغ بود يكدفعه خاموش شد
هميشه فكرهاي بدي به ذهنم ميرسيد و اينكه شما و خانوادتون در سلامت هستيد يا نه فكرم رو مشغول ميكرد
اميدوارم هميشه سالم و سلامت باشيد
خدا رو شكر كه ايم مدت خوش بويديد
از بابت عملي هم كه داشتيد متاثر شدم خدار و شكر كه الآن سلامت هستيد

ممنون که اینقدر به یادمون هستید بوس
دومین جشنواره مجازی کتابخوانی
20 تیر 92 13:30
دوست بزرگوار مامان امیر علی عزیز
دومین جشنواره بزرگ مجازی کتابخوانی در دو رده سنی آزاد و نوجوانان در حال برگزاری است. ضمن دعوت برای شرکت در این جشنواره،از شما خواهانیم تا در اجرای این برنامه با پذیرفتن عنوان"همکار افتخاری" ما را یاری فرمائید.


چشم
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به باهوشم می باشد