سلامی گرم به دوستان گلم ما اومدیم دوباره ...
سلام و صد سلام به همه شما دوستان خوبم خاله های مهربون که در این مدت غیبت ما رو تنها نزاشتید و به یاد ما بودید و شرمنده همه شما هستم که نتونستم به سوالات فراوان و لطف و محبتهای بیکرانتون جواب بدم در این مدت مشغولیتهای فراوانی بود که ما رو از هم دور نگه داشته بود اما با خلاصه ای اط خاطرات برگشتیم و امیدوارم که بتونم ذر ای از محبت شما عزیزان را جبران کنم
و البته بسیار بسیار ممنون و متشکر از این همه محبت و تبریک تولد امیر علی که همچنان به یاد پسرم بودید .
از تمام دوستان خوبی که در مورد تراشه های از من سوالات بسیار داشته اند عذر می خوام نتونستم سوالات شما دوستان را جواب بدم من همیشه نظر شخصی خودم را در این مورد به دوستان کامل توضیح دادم اما همیشه باز مورد انتقاد قرار می گرفت که نظر شما قابل احترام هست و من دیگه در این مورد نظری ندارم هر طور خودتون صلاح می دونید می تونید در مورد تراشه ها تصمیم بگیرید .
و اما بریم سراغ ادامه مطالب و خلاصه ای از این مدت دوری :
از شب یلدا که من به عنوان نماینده مادران نوگلان انتخاب شدم رفتم و تزیینات را انجام دادم و فردا هم سالگرد ازدواج من و هسرم بود که به سفره خونه رفتیم و در کنار بقیه دوستان شب خوبی بود فردای ان روز دل درد شدیدی داشتم که تا شب تحمل کردم و اما بعد به بیمارستان پیامبران رفتم که متوجه شدیم اپاندیسم ترکیده و باید فوری عمل بشه فردا صبح زود عمل شدم و دوران سخت نقاهت رو گذروندم که شرایط روحی خوبی نداشتم خلاصه به لطف خدا و امیدم به امیر علی بلند شدم و زندگی رو دوباره از سر گرفتم کارای عید رو انجام دادم و منتظر سالی جدید شدیم امیر علی الان ترم سه زبان موسسه شکوه هست که خیلی راضی هستیم به قول استادش می گه امیر علی استعداد زیادی در یادگیری زبان داره و حتما باید ادامه بده و خدا هم به من کمک کرده تا امروز دو ترم تموم کرده و الان ترم سه هست و دوازده ترم تا هشت سالگی داره تا به خوندن و نوشتن برسه موسسه زبان شکوه یکی از بهترین موسسه های زبان تهران هست که با استاندارد ها پیش می ره .خلاصه در این حین به استعد یابی نخبگان هم می رفتیم که تموم شد و الان کلاسهای تکمیلی انجا که سرعت و دقت و تمرکز هست رو می گذرونه که باید برای رفتن به این کلاسها که به صورت خصوصی برگزار می شه تا فاطمی بریم و برگردیم ...
سال نو هم به دید و بازدید و مسافرت به شمال عباس اباد گذشت و بعد قبل تولد پسرم امیر علی به شیراز و اصفهان رفتیم و تولدش رو بالای دروازه قران شیراز گرفتیم که خیلی متنوع و جالب شد .
این ها خلاصه ای از اتفاقات این مدت بود که با عکس بیشتر توضیح می دم ...
عکس ها :
سال 92 به همه دوستان گلم تبریک می گم سالی پر از شادی براتون ارزومندیم
شمال عباس اباد عید نوروز 92 و تولد 6 سالگی هلیا خانم گل
در ترم اول و دوم هر دو با نمره 100 به ترم سوم رفت که کارنامه ترم اول رو برای یادگاری قاب کردم
و نتیجه نخبگان و استعداد یابی : امیر علی با ضریب هوشی 134 در زمینه علوم پزشکی و جانبی : هنر موسیقی برگزیده شد که مشاور پیشنهاد داشتند اگر چند نقطه ضعف امیر علی رو برطرف کنیم مهندس معمار و سازه موفق تری خواهد شد به دلیل نمرات بالای محاسباتی که اوورده بود از بیست 19 گرفته بود که بنا به شخصیت امیر علی این براش بهتره و حالا در کلاسهای خصوصی برلی برطرف کردن ضعفاش داره کار میشه کلی هم سخته .
در اردیبهشت امسال ما برای اولین بار همراه عمه لیلا جون و مامان ننی و هلی جون و عمو مجید به سرزمین پادشاهان (شیراز ) رفتیم که بسیار بسیار به ما خوش گذشت و یکی از شهرهای مورد علاقه من شد .
هلیا جون و امیر علی در باغ عفیف اباد شیراز اردیبشهت 92
قسمت تولد امسال امیر علی به بالای دروازه قران شیراز کنار خانواده خوبمان بود که خیلی با صفا و خوش گذشت تعدادی از دختر و پسرای شیرازی هم به جشن ما اضافه شدن و کلی برای امیر علی دست زدن و امیر علی و هلیا هم براشون رقصیدن .امسال تولد پسرم سه تا شد یکی با مامان زری اینا یکی با عمه سهیلا این و یکی هم در شیراز با عمه لیلا اینا ...
به اصفهان هم یه سری یه روزه زدیم که باز هم به ما خیلی خوش گذشت و جالب بود .
و روز پدر و هدیه امیر علی به بابا صادق با کلی محبت
امیر علی منتظر بابا صادق بیاد تا گل رو بهش بده و تبریک بگه روز پدر رو
این هم چکیده ای از خاطرات امیر علی تا این تاریخ ایشاله تند تند می یام پیشتون با کلی خاطرات نو