خدای بزرگ من
سلام پسره مامانی .امروز دلم خیلی گرفته بود اما زود به خودم دلداری دادم و گفتم خدای من هم بزرگه.می دونی پارسال یک تولد حسابی برات گرفتیم اما امسال خانه مان خیلی کوچکتره و دیوارهای تاریکی داره بر ای عکس گرفتن .
از پژوهشکده هوش زنگ زدند و وقت دادند و گفتند که تو را برای ارزیابی به انجا ببریم.و من تو را بردم تو در یک جا نمی ماندی و همش خانم دکتر را دنبالت می کشاندی و زود پی پی ات گرفت و به پشت در رفتی و من بیچاره مجبور شدم بشورمت و عوضت کنم .
خلاصه تا دو هفته دیگه جوابش می یاد ................ و من منتظرم .
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی