باورم نمی شه .... هوراااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
سلام بر گل خودم .نمی دونی امروز چقدر خوشحالمون کردی قبل از اینکه بگم توضیح بدم که ( سی دی مرحله دوم تراشه های الماس را بیشتر انگلیسی اش را می بینی و کمتر فارسی را دوست داری اما چند باری دیدی ) امروز بعد از چند روز کارت بازی نکردن گفتم بیام و کلمه جدیدی را بهت یاد بدم کارتی را اتفاقی دراوردم و ازت پرسیدم کمی نگاه کردی و گفتی ( رفت ) باورم نشد درست گفتی دومی را در اوردم گفتی (عروسک ) گفتم داد زدم یا فاطمه زهرا و کلی بوست کردم بابا هم امد گلی با هم ذوق کردیم کلمه بعدی را پرسیدم و گفتی ( حمام ) وای خدا جون درست گفت دوباره (صابون ) را هم درست گفتی اینها را اصلا بهت یاد نداده بودم و خودت از روی سی دی یاد گرفته بودی و به درستی خوندی امدم بعدی را بهت بگم گفتی امروز بسه وای خدا حون این تو بودی یاورم نمی شه خیلی بزرگ شدی .دوست داریم خلاصه امروز کلی جلو افتادیم بدون اموزش و کارت بازی خودت یاد گرفتن را یاد گرفتی ایشاله در ادامه هم همین طور باشی .بعد از یک ساعت امدی با ذوق گفتی مامان بیا زنبور عسل کشیدم وای خدا جونم باورم نشد می گفتی داره عسل درست می کنه نمی دونم اینها را چطوری یاد گرفتی واقعا امروز عیدی یزرگی گرفتیم و به خاطر تو خیلی خوشحال شدیم .موفق باشی
امروز عید قربان روز دوشنبه 16-8-90 زنبور عسل نقاش امیر علی مردانی
این هم دیروز خاله غزاله از ابادان واست خردیده .شلوارشو روت نشد بپوشی و گفتی عیبه .
دیروز تولد مامان زری بود .15 آبان