هفته ای که گذشت .......
سلام بر امیر علی خودم .خوبی پسرم ایشاله هر جا که باشی شاد و سلامت باشی .از روز سه شنبه تا امروز که جمعه هست را برات می نویسم .چهارشنبه من و تو در خانه بودیم و کلی کارت بازی کردیم و تو خیلی جلو افتادی بدون اینکه ما یادت بدیم از روی سی دی خودت یاد گرفته بودی عصر ان روز من خانه تکونی جزیی کردم و خرید هفتگی تو هم با مامان زری خونه بودین بعد از شام هم خانه شیرین خانم رفتیم مامان ننی انجا بودند و برایت یک اسباب بازی جالب خریده بودند و تو هم با مامان ننی کلی بازی کردین .5 شنبه هم برات بگم من و بابا با هم عصری بیرون رفتیم و خرید و تو هم خانه مامان زری بودی و ما هم شام امدیم انجا و جمعه هم بعد از خوردن صبحانه رفتیم اندیشه خانه حاجی بابا و تو هم کلی بازی با حاجی بابا کردی و عصری هم رفتیم خانه بازی بوستان تو بابا با هم بودین و من هم رفتم تا مغازه ها را ببینم و شام هم رفتیم کبابی اوا و البته به ویار تو و تو کلی کباب هم خوردی و بعد هم دور زدیم در خیابون و گردش و بعد هم امدیم خانه و تو الان داری با بابا حرف می زنی . منم دارم واست می نویسم .
همه را در یک روز خوندی و به من گفتی
این هم روز 5 شنبه اینها را یک جا خوندی
این کادو مامان نیره به امیر علی
مامان ننی ممنونیم .بوس
امیر علی سقا شده .بازم امسال به امید خدا این لباس را که بابایی واست خریده را در شب تاسوعا بپوشی .مثل هر سال .بابایی دوست داریم .بوس
امیر علی و حاجی بابا(پدربزرگ باباصاقد) با هم بازی می کنند .
خیلی خیلی شلوغ بود همه بابا ها با بچه ها بودند و مامانها هم در خرید .تو هم با صاقد بودی و نیم دور زدیم اما چیزی پیدا نکردم بخرم فقط واست دو تا دفتر نقاشی خریدم .
این هم این هفته ما .امیدوارم هفته های بهتر و پر از سلامتی ومو فقیت داشته باشی .دوست داریم بوس .