امير علي مردانيامير علي مرداني، تا این لحظه: 14 سال و 11 ماه و 27 روز سن داره

باهوشم

برنامه ریزی و مشخص کردن هدف

1390/8/22 12:48
1,559 بازدید
اشتراک گذاری

سلام بر گل خودم .می خواستم در این پست یک تحربه را برایت بگویم و ازت بخواهم تا همیشه در زندگی اول هدف محکم و بعد هم برنامه ریزی داشته باشی تا هم دچار روزمررگی و افسردگی نشی هم موفق بشی در تمام کارهات و هم کانون خانوادت را همیشه گرم و شاد بکنی و هزاران مزیتهای دیگه .

الان یعنی در این پاییز من سعی دارم می کنم تو رو با برنامه ریزی اشنا کنم .و دائم بهت می گم و نشون می دم .من و تو که از خواب بیدار می شیم 9.30 یا 10 صبح هست اول با هم صبحانه می خوریم و بعد من برایت سی دی زبان می زارم و به تمیزی و مرتب کردن خانه می پردازم البته از بس که تو تقلید کنی تو هم مشغول می شی .بعد از اینکه خانه مرتب و با ارامش شد هر دو با هم کارت بازی می کنیم و نقاشی می کشیم و بعد برایت نهار می یارم و می خوری و بعد هم من می رم و شام بابا را می پزم البته همه این کارها با شادی و دل و جان و خنده و بازی همراه هست .تو در این فاصله نقاشی می کشی بعد من میام و با هم بسکتبال بازی می کنیم .تا موقع خواب بعد از ظهرت و می خوابی و معمولا 2 ساعت طول می کشه من هم در این فاصله به وبلاگت سر می زنم .تا عصری که بیدار می شی و عصرون می خوریم هر دو با هم به پارک می ریم و بعد می یام تو زبان و می بینی و منم سفره را حاضر می کنم 8 که بابا می یاد همگی شام می خوریم و تلویزیون خودمون رو روشن می کنم .اخه من به خاطر تو از دیدن برنامه هام می گذرم تا تو عادت نکنی و معتاد نشی تا موفق بمونی با اینکه خیلی دوست دارم اما من عاشقتم و برای موفق شدنت حتی از خودم هم می گذرم .بعد هم با بابا کارت بازی و کلی بازی می کنید و میوه می خوریم و کلی با هم حال می کنیم .بعد 10 که میشه تو خوابت می گیره و کنار ما می شینی و تلویزیون می بینی و بعد می خوابی و من و بابا تا 12 فیلم می بینیم .و بعد هم خواب البته من و تو هفته ای یکبار خانه بازی بوستان می ریم و هفته ای یکبار هم سه تایی به بیرون میریم شام می خوریم و گردش می ریم و هفتهای یکبار هم مامان زری می یاد و با هات بازی می کنه و هفتهای یکبار هم تو خانه انها می ری و با انها گردش می ری و هفته ای یکبار هم به مهمانی می ریم .این برنامه ریزی دقیق ماست که بتونیم شادی و خوشی را به خونه بیاریم و کنار هم لذت ببریم و با هم شاد باشیم .امید وارم تو هم در زندگیت شادی رو به خونت بیاری و با برنامه ریزی و استفاده مفید از وقت و ساعت به تمامی کارهات به بهترین شکل برسی .همیشه بدون ما بهترین ها را برایت می خواهیم امیدوارم موفق باشی .دوست داریم .

من و صادق

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (8)

مامان ثمين
22 آبان 90 13:38
سلام.اين روزهاي مبارك و خجسته رو بهتون تبريك ميگم .نازنين پسرتون رو ببوسيد.
معصومه مامان سهند
22 آبان 90 15:58
سلام دوست عزیزم با پست تولد دوسالگی سهند به روز شدم تشریف بیارید خوشحال میشم آفرین به این مامان با حوصلهههههههه
معصومه مامان سهند
22 آبان 90 22:18
سلام عزیزم راجع به سوالتون باید بگم که ما مقوای مشکی و زرد رو از لوازم تحریری خریدیم و خودمون درست کردیم یه مقدار هم ربان زرد و مشکی. با ماشیک مشکی هم خطهاشو کشیدیم . کار ساده اییه یه مدل روی مقوا کشیدیم بقیه اش رو هم از روی مدل اصلی درست کردیم. باز هم اگر سوالی هست در خدمتتونممممممممممممم. روی یادگاری ها هم یه زنبورهای کوچولویی هست که از لوازم تحریری خریده بودم مدلش رو بردم شیرینی فروشی و گفتم از روی همین کیک درست کن که به نظر من خیلی قشنگ شده بود و جاتون خالی فوق العاده هم خوشمزه بود/
مامان ثمين
23 آبان 90 12:15
قرآن به جز از وصف علي آيه ندارد / ايمان به جز از حب علي پايه ندارد گفتم بروم سايه لطفش بنشينم / گفتا که علي نور بود سايه ندارد عيد غدير مبارک
مامان نیایش
23 آبان 90 12:16
سلام خانومی ان شا الله که همیشه خوش باشید و موفق و سایتون بالا سر این کوچولوی ناز عیدتون هم مبارک باشه
مامان آرمان
23 آبان 90 13:28
سلام.اول از همه این روزهای قشنگ را بهتون تبریک میگم. دوم آفرین به مدیریت و برنامه ریزی شما مادر فهمیده که خیلی عالی بود.امیدوارم همیشه شاد و موفق باشید. سوم اینکه عزیزم در مورد فردا ساعتی که گفتی برای ما کمی دیره و ما شاید زودتر از اون ساعت یا حوالی شب بریم.من 4 شنبه یک امتحان دارم و مثل شما کمی برنامه ریزی کردم و ببینم چطور میشه امیدوارم اتفاقی همدیگرو ببینیم. بوس برای امیر علی جون.
سعیده مامان آرتین (شازده کوچولو)
23 آبان 90 14:22
دیگه نمی دونم چی بگم.
عمه سهیلا
30 آبان 90 18:23
سلام جیگرعمه .عمه بهت افتخارمیکنه.به مامان ندابگواسفندبرات دودکنه
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به باهوشم می باشد