امير علي مردانيامير علي مرداني، تا این لحظه: 15 سال و 4 روز سن داره

باهوشم

تهران سفید پوش

1390/11/1 14:25
1,835 بازدید
اشتراک گذاری

سلام گل خودم خوبی مامان شیطون و خستگی ناپذیر من .همین جور در حال دویدن هستی و بازی اصلا از هیجان زیاد نمی خوابی و زود هم از خواب بیدار می شی در روز 6 ساعت شده خوابت فقط بازی و دویدن و هیجان وای نمی دونم چت شده ........؟؟؟؟

برو ادامه مطالب عزیزم ...........................

 

بله از دست تو ما حسابی کلافه شدیم نمی دونیم  چی کار کنیم .از چهارشنبه که خانه عمه سهیلا جون دعوت بودیم و کلی هم زحمت دادیم هلیا جون و عمه لیلا جون و مامان ننی و حاج خانوم هم بودند .خلاصه ما زودتر رفتیم ساعت 6 بود رسیدیم . تو هم خواب بودی بعد شب خوبی بود و 12 هم امدیم خونه تو تا 2 بیدار بودی و صبح قبل از اینکه تو بیدار بشی پا شدم و مشغول نظافت و درست کردن غذا شدم تا خاله سحر اینا بیان شام خانه ما .آخه تو بیدار بشی نمی زاری من به کارهام برسم .به سرعت برق و باد میرزاقاسمی و کو کو سبزی و سالاد و برنج و ... را درست کردم چای دم کردم و میوه ها را هم شستم تا مهمانها بیان کار نمونده باشه خلاصه بیدارم شدی و به تو رسیدم ساعت 4 بود که عمو مهرداد زنگ زد و گفت بدو بیا سر فیلم برداری یه سکانس از مهد بچه ها داریم که هلیا و امیر علی هم هستند و باز به سرعت برق و باد 4 و نیم انجا رسیدیم و بعد از فیلمبرداری که هوا هم خیلی سرد شده بود رفتیم خانه بابا و مهمانها رسیدند و تو خواب بودی .شب خوبی بود و فردا هم بعد از خوردن صبحانه رفتیم خانه خاله سحر و خوش گذشت و تو هم کلی شیطونی کردی و صبح بابا برف گیر شده بود و برگشت خونه چه برفی تو هم که از 8 بیدار و رفتیم برف بازی و عکس انداختیم و خیلی خوش گذشت و یخ هم زدیم .خلاصه این هم این چند روز ......................

عکسها :

برف

وای چه برفی ....

پدر و پسر

این هم بازی پدر و پسر ....

برف

قربونت برم من .

عزیزم

یخ زدی ها

پدر و پسر

قربونتون برم من ....

عزیزم

خیلی ذوق داشتی .مگه می یومدی بریم خونه داشتیم یخ می کردیم

افتادی ؟؟/

وای بد افتادی زمین .اما پاشو تو مردی مثلا ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟/

به به

به به چه کرده این مامان ندا ؟؟؟ ماهی و میرزاقاسمی و کوکوسبزی درست کردم با سیر ترشی وای خیلی تو خوردی نوش جونت .این ماهی غزل الا هست

راستی با خانوم زنگنه عکس انداختی اما توی گوشی عمه لیلا جون موند تا بعد برات بزارم .

فعلا برم تا به کارام برسم عزیزم دوست دارم .

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (21)

مامان دانیال.(گیتا)
1 بهمن 90 13:03
وای عجب برفی اومده اونجا. خوش بگذره-حسابی کیف کردین. جای ما خالی. امیر علی جون مواظب باش خاله.
مامان ماهان عشـــــــــ❤ــق
1 بهمن 90 13:31
وای عجب برفی اومده اونجا. خوش بگذره
فهیمه مامان پرهام
1 بهمن 90 13:46
به به توی عکساتم که مثل آشپزی ترکوندی ندا جون
پس پسرت داره بازیگرم میشه؟ همین یکی رو دیگه نداشتیا من بعد باید مدام آقا رو برای تصویربرداری هم ببری و بیاری
ببوس این شیطونک آتیش پاره رو

ممنون عزیزم هر چی استعدادش باشه اما فکر نکنم استعداد بازیگری داشته باشه خیلی واقع بینه .چه می دونم
مامان نیاز
1 بهمن 90 13:48
سلام خوش باشید همیشه خوش بگذره ما خم کلی عکس داشتیم ولی خونه مامان شهین نیازیم منم سی دی گوشیمو نیاوردم بنابر این نتونستم پست بذارم امیرعلی منو ببوس
مامان علی خوشتیپ
1 بهمن 90 13:51
ای جان امیرعلی مشهور می شود تا سرت شلوغ نشده یه امضا میدی به خاله؟ خوش به حالتون برف بازی میکنین دست مامانی آشپز هم درد نکنه
مامان نیایش
1 بهمن 90 14:02
به به چه برفی خدا رو شکر
پس اگه امروز تهران سفید پوش شده فردا میرسه به مشهد
الهی همیشه شاد باشی گل پسر دست مامانی درد نکنه دلم آب افتاد چه غذای خوشمزه ای نوش جون


ایشاله برسه به مشهد از ترکیه اومده فعلا غرب هست .
مامان ملینا
1 بهمن 90 14:10
وای عجب برفی امیر جون خوش به حالت که برف بازی می کنی ما که تو مناطق کوهستانی هستمی برف نمی بینم قدرش رو بدونید چه عکسای خوشگلی هم داری خوش تیپ.می بوسمتتت
مامی کیانا
1 بهمن 90 14:50
عجب برفی تو عکسها مشخصه که چقدر داره به امیرعلی خوش میگذره با عروسکهاش هم اومده! جای ما هم برف بازی کنید اینجا که فقط بارون میاد هر وقت هم بارون میاد کیانا میره پشت پنجره و میگه مامان برف میاد
مامان ماهان
1 بهمن 90 15:39
ای جووووووووووووووووونم امیر علی جونم داره بازیگر میشه هوررررررررررررررررررررا جیغ دست خاله یادت نره به من امضاء بدی باشه چه برف بازیی میکنه مامان ندا واقعا زحمت کشیدی به به ظاهرش که خیی خیلی خوشمزه اس
صونا
2 بهمن 90 2:03
سلام خانمی... خوش به حالتون ما که برف نديديم .... انشاالله هميشه خوش و خرم باشين... اين غذاهای خوشمزه هم نوش جونتون و دست گلت ندرده... اميرعلی نازم دوست دارم
مامان حنا
2 بهمن 90 3:49
امیر علی جون خوش بگذره همیشه تو ی شادی و تفریح باشی خاله جون فقط مواظب باش سرما نخوری گل نازنینم پیش ما هم بیا خوشحال میشیم
مامان سارا
2 بهمن 90 7:08
به به چه روز خوبی رو گذرندین دلم رفت برای اون غذای آخررررر عکسای زیبایی بود در برف مخصوصا اون عکس دومی با بابایی
عمه لیلا
2 بهمن 90 23:51
ببین چه برف بازی میکنه این پسر شیطون عمه.عمه فدات بشه قربون اون چشای قشنگت.مواظب باش سرما نخوری
مامان آرمان
3 بهمن 90 0:30
سلام.
عجب برفی اومد...نکه یک ماه هیچ چیز نیومد نکه یک شبه یک عالم برف اومد و همه غافلگیر شدیم.ما هم رفتین برف بازی خیلی حیف بود که برف به اون خوبی بدون بازی بچه ها بمونه.
خسته نباشی از مهمونداری مثل همیشه
عکسهای فیلمبرداری را هم بزار ببینیم و لذت ببریم.


ممنون عزیزم .در پست بعدی می زارم
مامان آرمان
3 بهمن 90 0:34
راستی قالب وبلاگ آرمان زمستونی بود و برفی از بس برف نیومد قالبش را عوض کردم فردای اون روز برف اومد یه هوا حالا قالبم عوض شده و کلی هم ناراحتم
یک کم بد شانسم مگه نه؟؟؟

ای بابا ناراحتی نداره پیش می یاد دیگه
مادر کوثر و علی
3 بهمن 90 9:36
سلام مامان فعال و هنرمند من و کوثر هم رفتیم تو برفا و کلی عکس انداختیم آدم برفی هم درست کردیم
مامان امیرعلی
3 بهمن 90 10:56
عجب برفی.زیارتتون قبول باشه که برف دیدین منم برف میخوام
فاطمه
3 بهمن 90 11:31
به به چه برفی اومده تهران رشت هم سفید پوشه مخصوصا ماسوله شرمنده سلام عزیزم خوبی خیلی مرسی که اومدی پیشم خوشحالم کردی اقا پسر نازنازی شما لینک شد
فاطمه
3 بهمن 90 11:34
با اسم امیرعلی جونــــی لینک شدی پسر خوشمل
مبین فرفری
4 بهمن 90 16:25
آفرین مامان ندا چه عکسهای قشنگی کرفتی
مهرانه مامان مهرسا
12 بهمن 90 14:03
چه عكساي قشنگي چه پسر شيطون بلايي
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به باهوشم می باشد