گردش یک روز تعطیل با امیر علی

سلام علیکم مادر .عزیزم فدات بشم من .امیدوارم که خوب و خوش و سلامت بوده باشی .عاشقانه دوست داریم و برات ارزوی بهترینها را داریم .

بیا ادامه مطالب تا برات از دیروز تعریف کنم ....................

بله مادر برات بگه که دیروز همگی خواب موندیم و ساعت 11 تازه بیدار شیدم و دیگه صبحونه کیفی نمیداد تاحاضر بشیم تو بابا دنت خوردین و 12 هم رفتیم نهار خانه مامان زری و تا 4 اونجا بودیم و تو هم کلی اتیش سوزوندی خلاصه بعد بابا صادق گفت پاشیم بریم ابشار تهران که تازه باز شده .رفتیم اما به دلیل سرمای زیاد و برودت هوا آبها را بسته بودند و بسیار هوا سرد بود تا جایی که گفتی کمک دارم یخ می زنم .کمی بازی کردیم و عکس انداختیم و بعد بدو بدو رفتی سوار ماشین شدیم و تو خوابیدی و ما هم کمی در خیابانها دور زدیم و بعد اومدیم خونه و یه فیلم ترسناک من و بابا نگاه کردیم تا تو بیدار شدی و با بابا کلی بازی کردین و رفتید شام از بیرون گرفتید و خوردیم و بعد هم رفتیم خانه عمه سهیلا جون و عمو مهرداد که سالگرد ازدواجشون بود کلی با هلیا و روژن بازی کردی و بسیار شیطونی کردی و شب خوبی بود از همینجا به عمه سهیلا جون سالگرد ازدواجشون رو تبریک می گم و ارزوی خوشبختی می کنم .و البته 16 بهمن چند روز پیش هم سالگرد عمه لیلا جون و عمو مجید هم بود که قسمت نشد ما هم کنار انها باشیم و از همینجا به شما زوج خوشبخت هم تبریک می گم و ارزوی بهترینها را براتون داریم .

عکسها :

مبارکه ................

سالگرد ازدواجتون خالصانه مبارک باشه .خوشبخت باشین .

پارک آبشار تهران ....

خیلی وسایل بازی جالبی داشت و هیجانات را تخلیه می کرد .عالی بود .

پسر گلم خیلی خوشحال بودی ...

این سر سره زیر یک سال بود ....

این هم برای بازی پسرهای شیطون /

اینم پسر سرتق من .حیف که هوا خیلی سرد بود و باد شدیدی میومد اما واسه تابستون عالی هستش .

پدر و پسر قند عسل .

می بینم که به پدر و پسر داره خیلی خوش می گذره و ما رو تحویل نمی گیرن .....

داری به اسبت علف می دی می خوره

ناخدا امیر علی کجا می ری ؟؟؟/

قند عسلهای من چه خبر ؟؟؟؟؟

با چه سر عتی تکون می دادی و بازی می کردی اما گفتی دستام یخ زد کمک ..............

بله عزیزم من تمام سعی خودم رو می کنم تا بهترین خاطراتت رو برات ثبت کنم تا بزرگ شدی بدونی ما همیشه در خدمتت بودیم و با شادی تو شاد و با ناراحتیهایت ناراحت .ما عاشقانه دوست داریم و برات بهترین ارزوها را می کنیم .اما من تمام خاطراتت را فقط خوشیهاتو می نویسم و غمهامون و ناراحتیهامون برات تعریف نمی کنم شاید دلامون پر از درد و غصه و ناراحتی باشه اما دوست داریم  وقتی این خاطراتت را می خونی فقط شاد بشی و بخندی چون اصلا دلمون نمی خواد تو از بدیها و سختیها و ناراحتیها چیزی بدونی و حتی یه لحظه نمی خوایم ناراحت بشی .عزیزم دوست داریم خالصانه خالصانه ................

همیشه و هزاران بار هزاران بار و هزارزان بار خدا را شکر خدا را شکر خدا را شکر .راضی هستیم به رضای خودش که ایمان داریم بهترینها را برامون می خواد .