امير علي مردانيامير علي مرداني، تا این لحظه: 14 سال و 11 ماه و 21 روز سن داره

باهوشم

مهمان کوچولوی امیر علی

1390/12/12 20:04
2,985 بازدید
اشتراک گذاری

سلام اقا پسر گل .فدات بشم من .خوبی الان ما داریم ادامه خونه تکونی رو با بابا انجام می دیم که تو هم از صبح نیستی و رفتی خانه مامان زری .دلمون برات تنگ شده .حالا بیا دنبالم تا برات از مهمونت تعریف کنم ....

 

بله .دیروز که بیدار شدم برای نهار نذری عدس پلو درست کردم و برای کمک من زهیر جون امد کمک من و خدا خیرش بده کلی هم کمکم کرد در شستن پرده و و صل اونا .واقعا ازت ممنونم زهیر جونم .در همون شلوغی و کارهای خونه دایی بیژن محسن را اورد خانه ما تا 8 شب خانه ما بود و با هم بازی می کردین و بهتون خوش گذشت حسابی و خوابت برد وقتی بیدار شدی دیدی محسن رفته و کلی گریه کردی .بعدش هم رفتیم شام بیرون و بابا برات یه بادکنک اسپایدر من خرید و تو  کلی ذوق کردی ....حالا با عکسها بیشتر برات توضیج می دم .

محسن

بله محسن شیطون و بچه دوم و خیلی سرتق .اون کارهای هیجانی انجام می داد و قلدوری می کرد اما تو خمیر بازی و پازل اسب درست می کردی هر کدوم در دو دنیای متفاوت بودین .اما خودمونیما دو تا بچه اونم دو تا پسر پشت سر هم وای خیلی سخته .....طفلی به زور رفت و نمی خواست بره می گفت من عاشق تو شدم ندا جون .خیلی غذاهاتون خوشمزست و تا دم در که داشت کفش می پوشید همینطور هم غذا می زاشتم دهنش و می گفت بازم بده بخورم .عزیزم منم عاشقتم ....

امیر علی

شب حاضر شدیم بریم بیرون شام بخوریم و تو مثلا با من قهری که مخسن رفته و خودت داشتی تنها می رفتی منم با دوربین مچت رو گرفتم ...

وای قهر

وای چرا با من قهر کردی اخه پسر ؟؟؟؟؟ هر چی صدات می کردم جوابم رو نمی دادی و می گفتی من ناراحتم .................

بوف

تو در موقع شام فقط بلال و سالاد خوردی و دل درد هم گرفتی اما بازم به روت نمی اووردی و بلالت را تا ته خوردی .اما همش می گفتی دلم درد می کنه چون ظهر هم عدس پلو خورده بودی برای همین دل درد گرفته بودی .

اسپایدر من

اینقدر دیر شده بود که چراغهای پاساژ رو خاموش کرده بودند با پله برقی ها را و می گفتند زود بروید و شب خوش اما ما سراصبر داشتیم می گشتیم .

بله اینم از این روزهای پر از کار اما من در کوچکترین وقت بیکاری به خاطراتت سر می زنم و برات تعریف می کنم .عزیزم دوست داریم و عاشقتیم .بوس گنده از لبات .........

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (19)

صونا
13 اسفند 90 2:36
خوش بگذره گلم....
نذرُت قبول باشه خانمی


ممنون عزیزم بوس
مامان طاها
13 اسفند 90 9:17
وای چه روزی داشته مامان ندا با دوتا پسر پسر قند عسل


ممنونم عزیزم بوس
مامان آريا
13 اسفند 90 10:39
الهي خاله قربونت برم با اون قهر كردنت آخه تقصيره ماماني نبود كه محسن جون شيرين زبون رفته گناه داره ماماني باهاش ْشتي كن ديگه آفرين
ماماني واقعا" خسته نباشيد با اين خونه تكوني دست زهيم جون هم درد نكنه


ممنون عزیزم
سعیده مامان آرتین (شازده کوچولو)
13 اسفند 90 16:51
نذریتون قبول باشه.
قربون قهر کردنت خاله. چقدر قیافت بامزه شده.


ممنون بوس
عمه لیلا
13 اسفند 90 17:41
فدای اون تیپت بشم.از اون روزی که از اینترنت میبینمت خیلی خوشحالم.خوشحال از اینکه هر روز و هر لحظه میبینمتون.خیلی دوستون دارم.


کاش ما هم شما را می دیدیم .بوس
عمه لیلا
13 اسفند 90 17:43
یادم رفت که بگم نذرتون قبول.وبلاگه هلیا به روز شده.


ممنون .اومدم .بوس
مامان دانیال
13 اسفند 90 18:00
عزیزم نذرت قبول. چرا امیر علی منو اذیت کردی؟؟؟؟ خاله خوش باشی . دوست دارم.
مامان آتین
14 اسفند 90 1:25
سلام عزیزدلمممممممممم خوبی؟ نذرت قبول
امیر علی شیرین زبونم چطوره؟؟
رو سه تا رای از طرف من حساب کن
دلم براتون تنگ شده بود می بوسمتون


ممنون عزیزم بوس
مهرناز مامان امین حسین
14 اسفند 90 9:00
سلام نذرتون قبول باشه از خونه تکونی هم خسته نباشی چه عکسهای خوشگلی دست مامانی درد نکنه


ممنون بوس عزیزم .
مامان متین
14 اسفند 90 14:00
نذرتون قبول.
ای وای امیر علی جونم تقصیر مامان نیست که دوست رفته باید میرفت بالاخره . مامان گناه داره باهاش قهر نکن.


ممنون عزیزم بوس
مامان ماهان عشـــــــــ❤ــق
14 اسفند 90 14:00
نذرُت قبول باشه خانمی


خیلی ممنون بوس
صونا
15 اسفند 90 16:43
عزيزم ممنون که سر می زنی...
اينجا که هوا حسابی سرده...ما که می خواستيم بريم واسه خريد تبريز نتونستيم بريم چون واقعا هوا اوضاش خرابه...
عزيزم واسه آپلود عکس مشکل دارم وگرنه در تلاشم که هم عکس سفره رو بذارم و هم دو سه تا جای ديدنی استانمون رو معرفی کنم تا بلکه واسه سفر به درد دوستای وبلاگی بخوره...

ایشاله زودتر ببینیم عکسهاتون رو عزیزم بوس
مامان نیایش
15 اسفند 90 21:35
خوش باشی گل پسر
نذرت قبول خانمی


ممنون عزیزم بوس
مامان ماهان
16 اسفند 90 15:43
خسته نباشی مامانی با خونه تکونی و مهمونداری چه قهر خوشگللللللللللللللللللللللی چقدر هم نازداره امیر علی جون نازتو بخورم
مامان حنا
17 اسفند 90 2:05
سلام عزیزم نذرت قبول باشه مطمئنم عدس پلوتم خیلی عالی شده بود که اون همه امیرعلی جون خورده بود
آخی عزیزم قهرشو نیگا بچه ها بخاطر چیزای جزیی انقده ناراحت میشن خوب امیرعلی جون عزیز خاله بازم میاد پیشت با مامانی قهر نکن
می بوسمت عسلم


جای شما خالی بود اشپزیمون که به خوشمزگی دست پخت شما نمی رسه ...ممنون عزیزم بوس
مامان ماهان عشـــــــــ❤ــق
17 اسفند 90 6:46
سلام.میخواستم برای پست بالایی (شیوه های نوین تربیت )نظر بذارم.غیر فعاله.
خاله ستاره
17 اسفند 90 8:44
تازه ترين اخبار قاصدك:
شما ميتوانيد در ويترين قاصدك خريد هاي عيد نازدونه خود را به ساير مامانهاي وبلاگي نشان داده و ضمن در اختيار قرار دادن تجربه خود ،از نظرات آنها مطلع شويد.
با اضافه كردن قاصدك به لينكدوني خود،دسترسي آسان و ساده را به مطالب آموزشي و سرگرمي تجربه كنيد
با تشكر

در ارشیو اضافه شد .ممنون
مامان امیرعلی
17 اسفند 90 14:13
نذرتون قبول.بابا ایول همیشه به گردش

ممنون عزیزم بوس
مامان زهره
20 اسفند 90 14:56
بوس بوس بوس برای امیر علی جون
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به باهوشم می باشد