َشیوه های تربیتی را نو کنیم..تقدیم به همه خاله های مهربون امیر علی
برخی روانشناسان به نو شدن شیوه های تربیتی معتقدند و برخی دیگر از الگو گیری گذشتگان می گویند .مهم این است که والدین بدانند دادن استقلال به کودک از یک سو و مسئولیت خواهی از او .سنگ بنای شخصیت کودک در سنین بزرگسالی است .یکی از منابع در مطلبی .اختلاف شیوه تربیتی کودک در غرب و شرق را به رخ می کشد و هر چند بیشتر اغراق است و جنبه طنز دارد اما به سادگی نمی توان از ان گذشت .
- بچه غربی سرفه می کند .مادر یک دستمال در می اورد و به بچه می دهد .
- بچه شرقی شدید سرفه می کند .مادر به او می گوید : (( نکن )) .بعد هم بچه را دعوا می کند .( البته فکر نمی کنم )
- بچه غربی غر می زند و نمی خواهد از مغازه بیرون برود .پدر دست به ترفندی می زند و به او می گوید که راه خروج را بلد نیست و از بچه می خواهد خروجی را نشان بدهد .بچه دوان دوان به طرف در می رود و خوشحال می شود احساس می کند کار بزرگی و مهمی را انجام داده است .(ما این روش را برای امیر علی انجام دادیم واقعا صحت دارد )
- بچه شرقی نمی خواهد از مغازه بیرون برود .او را به زور و کشان کشان بیرون می برند یا قربان صدقه اش می روند و به او وعده شکلات و بستنی می دهند .بچه رشوه را قبول می کند .همچنان غر می زند و از مغازه خارج می شود .مشغول چانه زدن بر سر تعداد بستنی است .
-بچه غربی بستنی می خورد .مادر به او دستمال می دهد تا دهانش را پاک کند .
-بچه شرقی بستنی می خورد .مادر دور دهانش را پاک می کند .( شما هر دو مورد را امتحان کنید خودتان نتیجه بگیرید )
- در مطب دکتر حوصله بچه غربی سر رفته است .مادر از کیفش کاغذ و مداد رنگی بیرون می اورد .بچه مشغول می شود .
- در مطب دکتر .حوصله بچه شرقی هم سر رفته است .مادر کاغذ و مداد رنگی ندارد .یک صورتحساب از کیفش بیرون می اورد یک خودکار از ته کیفش پیدا می کند بچه دیگر حوصله نقاشی ندارد .از جایش بلند می شود تا دور اتاق چرخی بزند .مادر مثل یه گرامافون که سوزنش گیر کرده باشد بدون توقف می گوید ((نرو نکن نگو دست نزن بیا حرف نزن آروم باش ول کن به پدرت می گماااااااااااو ....))
تربیت اصل اساسی فرزند اوری است .خیلی ها اول بچه دار می شوند و در میانه راه به یاد تربیت می افتند تصور خیلی ها هنوز این است که لباس و خوراک کودک و مال اندوزی برای او از هر چیزی مهم تر است .برخی ها برنامه ای برای تربیت ندارند و دچار افراط و تفریط می شوند و محبت بی جایی که فرزند را مخصوصا به مادر وابسته تر می کند طوری حتی حرف عادی خود را بدون مادر نمی تواند بیان کند و دائم مدافع مادر است و فرزند دنبال خریدن ترحم است و این فرزندان قربانی های خانواده ای افراطی هستند و یا حتی سختگیریهای نابجا ....
برخی از والدین باور ندارند بخشی از آینده رفتاری کودکشان در دست انهاست و ما والدین امروز مسئول فرزندانی هستیم که خود به این دنیا اورده ایم و طوری تربیت نباشد که فردا فرزند بگوید خودتون ما را به دنیا اووردین چرا ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ چرا ؟؟؟؟؟؟/ شما که می دانستید و عاقل بودید چرا ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ و چراهای دیگر .................
مطلب برگرفته از ماهنامه انصار .
موفق باشین .................
حالا اگه دوست دارین به ادامه مطالب سری بزنید ...............
اندر احوالات و کارهای این چند روز امیر علی ::: بله پسرم تقریبا کارهای عیدمون تموم شده و فرشهامون رو بردند برای شستشو و فعلا خانه مان بهم ریخته و نامرتب هست و در این روزهای خیلی سرد من و امیر علی بیشتر با هم هستیم و کلی با هم بازی می کنیم .کلاسهای خلاقیت امیر علی هم تموم شده تا بعد از عید برای استعدادیابی و کارگاهای اموزشی بریم .حالا روی عکسها برات بیشتر توضیح می دم .
این ها رو دایی پوریا برات خریده و تو هم کلی ذوق می کنی نمی دونم چرا اینقدر به چیزهای ترسناک علاقه داری البته روانشناس که برده بودمت گفت به خاطر واقع نگری زیادی که داری و نترس بودن شدید و اعتماد به نفس زیاد که از روی نقاشیهات معلومه وای خدا به خیر بگذرونه .................
روزی چند ساعت مشغول پازل درست کردن 4 بعدی اسبی که به خوبی از پسش بر می یای .
ماشاله ماشاله ماشاله موفق می شی مثل همیشه .
خمیر بازی کلی خلاقیت ماشاله عزیزم .
دیروز بابا زنگ زد و گفت دارم از گشنگی میمیرم و منم سریع اماده شدم تا از مهمون ویژه خودم پذیرایی کنم زرشک پلویه مجلسی سرخ کرده و با سالاد و سبزی و حسابی واسه خودمون مهمونی گرفتیم و کلی خندیدم .ای شیکمو ................
بله اینم بازی دیروز من و بابا صاقد .
اینم برای خاله های مهربونی که چند تا بازی هوش و فکری خواسته بودند .....این رنگهای هم رنگ رو به هم وصل کنه نی نی سمت چپ و سمت راست کدوم به هم ربط نداره که ماه می شه .
سمت راست : شکلهای هم شکل را به هم وصل کنه .سمت چپ : کوتاهترین و بلند ترین خط رو نشون بده
اینم یه نمونه دیگه ................
اینم نمونه دیگه که من و امیر علی با هم بازی می کنیم .
اینم نمونه ای دیگه ..............امیدوارم بدردتون خورده باشه .
بعد از تحقیقات فراوون که ایا مهد ببرم نبرم و پرس و جوها و تحقیقها و گشت و گذارها بالاخره به این نتیجه رسیدم که بعد از تمام شده سن 3 سالگی بردن به استعداد یابی و هدف را مشخص کردن و مهد نبردن و بعد به پیش یک و پیش دو بعد هم مدرسه بعد از تخقیقات و مشاوره های بسیار که راهم را خدای نکرده اشتباه نرم که فردا دچار پشیمونی نشم .مدرسه ای پیدا کردم که بسیار عالی و فعال در حد استاندارهای مدرسه های انگلیس و اکسفورد هست که بعد اونجا رفتم و بحث و پرسجو به این نتیجه رسیدم که مهد نبرم چون مدیر انجا می گفت هرچی بکر تر و دانسته های غلط نداشته باشند بهتر است و طوری تضمین داد که کلاس 5 ابتدایی در حد یه دانشگاهی انگلیسی صحبت می کند و درس زندگی یاد می گیرد .و در دو تا پیش های قبل داستان خواندن و در اول ابتدایی تمرکز روی مقاله نویسی و کنفرانس و علوم پایه و نوشتن فارسی و انگلیسی می رود .و با چند مادر دانش اموزان که صحبت کردم به نتیجه بیشتر پی بردم .
امیدوارم مورد استفاده شما هم قرار گرفته باشه .....................دوستتون داریم .