امير علي مردانيامير علي مرداني، تا این لحظه: 14 سال و 11 ماه و 21 روز سن داره

باهوشم

امیر علی و التماسهای هر روزش به بابا صاقد

1390/12/22 11:55
2,170 بازدید
اشتراک گذاری

سلام بر گل پسر خودم و خاله های مهربون پیشاپیش  فرا رسیدن سال جدید را به همه شما دوستان تبریک می گم و بهترینها را براینات ارزو دارم و ممنون از نظرات قشنگتون و به امیر علی من رای دادین .موفق و پیروز باشید .

برای دیدن خاطرات به ادامه مطالب سری بزنید .................

سلام گل پسرم بله داره سال جدید و عید نوروز هم می رسه و همه مردم در تدارک پیشواز عید هستند و خیلی جنب و جوش جالب و قشنگی شهر رو فرا گرفته .ما هم مثل بقیه با شو رو شوق و هیجان کارهامونو انجام دادیدم و این جمعه من و بابا صاقد که خیلی زحمت کشید تا شب کارهای خونه را تمام کردیم و منتظر فرشهامون هستیم و خریدهای خانه و عید و لباس و ... هم تموم شده و همچنین خرید برای چیدن یه سفره هفت سین دیگه چند تیکه از سفره هفتسینمون مونده که پیدا نکردم که اگه خداوند مهربون عمری برای ما بزاره یه سفره دیگه پهن کنم .این روزهای قبل سال خیلی قشنگ و زیبا و پر هیجان هستند و من و بابا خیلی دوست داریم .ایشاله که سالی پر از شادی و رضایت برای همه بنده های خدا باشه .

از 5 شنبه بگم که رفتیم برای کاری به اندیشه و همه را انجا دیدیم بعد هم جمعه تو رو گداشتیم خانه مامان زری و 10 شب اومدی خانه و ما هم خانه تکانی را تموم کردیم .شنبه را برات بگم که شب موقع خواب بود به صادق گفتی نرو بابا اداره .من تنها می مونم .صادق گفت : باید برم برات پول بیارم .تو گفتی : نه پول نمی خوام و گریه کردی و الکی گفتیم باشه نمی ره .صبح که بابا داشت می رفت : بیدار شدی و گریه که نباید بری و بابا مجبور شد و رفت اما وسط راه دلش طاقت نیوورد و مرخصی گرفت و برگشت و تو خیلی خوشحال شدی این بساط هر شب تو و بابا شده .....بله اینم از این حکایت ما ظهر هم سحر و عمو مرتضی اومدند خانه ما و همگی رفتیم برای خرید مردهامون .نهار هم بیرون خوردیم و به تو خیلی خوش گذشت و کلی هم اتیش سوزوندی و در راه برگشت تخته خوابیدی و وقتی عصری سحر اینا می خواستند برن خونشون تو کلی ناراحتی کردی که نرن و باز هم ما مجبور شدیم شام را برداریم و بریم خانه انها و شب موقع برگشتن هم تو کلی گریه کردی که من سحر رو می خوام در کوچه مان یک سگ اومد جلوی ماشین و تو ترسیدی و دیگه گریه نکردی و ما گفتیم این گرگه می خوره تو رو و تو گفتی نه این گرگ نیسن که این سگه و ما از این همه دقت تو در اون وضعیت کلی خندیدیم .دیشب هم رفتیم خانه مامان زری که عشقت یعنی خاله جمیله من انجا بود که کلی باهاش بازی کردی و تمام حرفهایی که انها زده بودند رو ضبط کردی و شب توی ماشین همه را مو به مو برای بابا گفتی وای کلی خندیدیم از این همه حرفهای قلمبه و سلومبه تو .خلاصه تو به سنی رسیدی که دنبای همه گریه می کنی و می خوای بری اما زود گذره و ایشاله که تموم می شه .

عکسهاااااااااااااااااااااااا::::::::::::::::

هلیا

امیر علی و هلیا در خانه حاجی بابا کلی با هم اتیش سوزوندین .

امیر علی

ما داشتیم به طبقات می رفتیم و تو بابا صاقدت مشغول عکاسی با هم بودین .

قربونت بشم من

فدات بشم من .از دست و تو و دوست عزیزیت بابا صاقد با هم حال می کنیداااااااااااااا با هم تلفنی کلی حرف می زنید مثلا سونی بازی می کنید و فوتبال می بینید و گردش می رید پازل درست می کنید و ... کلی به شما خوش می گذره هاااااااااااااااا.پس من چی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

گردش

فدات بشم من عزیزم .مدل بابا شدی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟/

سفره هفت سین

اینم سفره هفت سین سال 90 در پاساژ

حکایت تو بابا

بله اینم التماسهای تو به بابا که نرو سر کار و اینم بابا که طفلی کلی از حرفات ناراحت می شه .پسرم باید بره سر کار تا زندگی پیش بره مامان جونم .اصلا می خوای من برم سر کار بابا پیشت بمونه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟

و اینم معرفی چند تا بازی هوش که من و امیر علی در وقتهای ازاد وسط خونه تکونی ها انجام دادیم با راهنماییهای دوست خوبم مامان ماهان جون عشق ماشین .با تشکر و سپاس از شما .

خرگوش

این شکل یه خرگوش هست که جای خالی ان چشم چپ هست و امیر علی اون رو کامل کرد .

اینم دو تا شکل ناقص

دو چهره هم شکل که فرق اونا باید تشخیص داده بشن که امیر علی مو را تشخیص داد و کامل کرد مو چهره سمت راست کامل نبود که کامل شد .

تعداد

اینم تعداد انگشتان هست که سمت چپی یکی کم داشت که امیر علی کامل کرد .

دو به دو

اینم شکلهای دو به دو شبیه هم هستند که باید کودک تشخیص بده و دو به دو به شما بدن .مثل حرف AA

سوال

اینا هم چند تا سوال برای هوشهای کلامی .( البته یه سوال دیگه که امیر علی خودش به ما یاد داد فرق بین فیل ماموت و فیل خاکستری ) از روی کتاب این سوال را از ما پرسید که خیلی برامون جالب بود و یا هر حرفی رو که می شنوی می گی به انگلیسی چی می شه ؟؟؟ یا حتی یکی دیگه از سوالات این بود که ؟ چند تا اسب چی می شه و وقتی یادت دادیم با خودت تمام کلمات انگلیسی را که یاد گرفتی جمع می بندی و به من می گی مثلا : شیر ها ؟ می گی LINES & HOURSES , .... بله ما نمی دونیم چی یادت بدیم اما خودت می خوای و دایم می خوای یاد بگیری و می پرسی و سوال می کنی و به ما هم یاد می دی اما امان از وقتی خوابت بیاد مخصوصا شب ها کلی بهونه گیری می کنی و بد اخلاقی تا بخوابی مخصوصا در مهمانیها .این فعلا تنها مشکل ما با تو هست ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ چه کنم دوستان خوبم ؟؟؟؟؟؟؟؟

خواب

بعد از این همه بازی رفتم برات شیر بیارم دیدم اینطوری خوابت برده عزیزم .

وقتی می گم اوهوم منو دعوا می کنی می گی اوهوم حرف بدیه بگو بله .قربونت بشم من که به من همه چی یاد می دی .پازل چهار بعدی اسب را در چند دقیقه کامل می کنی و می گی بیا بهت یاد بدم و منو دعوا می کنی و می گی پس چرا یاد نمی گیری اخه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟/ عزیزم فدات بشم من .عاشقتم

بله اینم از حکایتهای امیر علی در این چند روز البته ببخشید کاملا خلاصه وار بود .

خدایا هزاران بار شکر و سجده بر تو به خاطر داشتن چنین فرزندی که ما را قا بل دونستی و فرزندی عطا کردی خداوندا باز هم شکر و شکر به خاطر اینکه یک سال دیگر هم به ما عمر دادی تا در کنار خانواده مان باشیم و زندگی کنیم و خدایا هر صبح شکر که با سلامتی چشم بر دنیای تو باز می کنیم خدایا خدایا بازم شکر و سپاس که فرصت دادی تا یک سال دیگر را هم ببینیم و شاهد یه بهار و یه عید نوروز دیگر باشیم .خدایا بازم ازت ممنونیم و هزاران بار شکر که هر چقدر هم بگم از مهربونیهات بازم کمه و بازم فقط می تونم بگم من بنده گناهکارت رو ببخش و بیامرزو دوستم داشته باش که عاشقتم و دوست دارم .

خدایا همه مریضها را شفا بده و همه بنده گانت را ببخش و بیامرزو هیچ پدر و مادری را با فرزندش امتحان نکن و تنهامون نزار .بازم شکر شکر شکر

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (14)

مامان نیایش
22 اسفند 90 16:36
آفرین پسر باهوش
پیشاپیش سال نو مبارک باشه
و ان شا الله روزهایی خوبی رو با هم داشته باشید و همیشه کنار هم باشید سه تایی برای دعاهات آمین گفتم...


ممنون عزیزم بوس
مامان سارا
23 اسفند 90 6:29
عزیزم سال خوبی براتون باشه
جونم پسری که عاشق باباییشه. فکر کنم حال و هوای بهار هم هست و بابا هم ترجیح میده تو خونه باشه تا سر کار و منتظر اشاره پسریه

گل گفتی سارا جون ....
مادر کوثر و علی
23 اسفند 90 14:49
ماشالله به این گل پسر نانازی

پیشاپیش سال نو مبارک

ما رو هم دعا کنید

ما هم آپیم


محتاجیم به دعا عزیزم ...
سعیده مامان آرتین (شازده کوچولو)
24 اسفند 90 11:01
پیشاپیش سال نوتون مبارک.
ای کاش وقتی آرتین هم بزرگ میشه دوستای خوبی مثل شما رو داشته باشم تا از تجربیاتشون استفاده کنم. واقعا آموزش جالبیه


ایشاله عزیزم ...بوس
مامان آريا
24 اسفند 90 12:00
آفرين به پسر باهوشم كه خودش دوست داره چيزاي بيشتري ياد بگيره
قربونه دلت برم كه دوست داري بابايي پيشت بمونه الان دقيقا" درك مي كنم موقع التماسات بابايي چه احساسي داشته كه زياد كاري از دستش بر نمي اومده چون من اين احساسو زياد تجربه مي كنم


طفلی ها تقصیری ندارن چون تنها هستند .و زندگی امروز هم با دیروز خیلی فرق داره .
مامان آريا
24 اسفند 90 12:00
دلت شاد و لبت خندان بماند
برایت عمرجاویدان بماند
خدارا میدهم سوگند برعشق
هرآن خواهی برایت آن بماند
بپایت ثروتی افزون بریزد
که چشم دشمنت حیران بماند
تنت سالم سرایت سبز باشد
برایت زندگی آسان بماند
تمام فصل سالت عید باشد
چراغ خانه ات تابان بماند
سال نو را پيشاپيش تبريك مي گم



سال نو شما هم مبارک عزیزم بوس
عمه لیلا
24 اسفند 90 17:15
جیگر عمه چند روزه که ندیدمت کجایی؟امیدوارم هر جا که هستی سلامت و خوش و خرم باشید.


عمه جون عاشقتم بوس
مادر کوثر و علی
24 اسفند 90 19:26
سلام عزیزم ممنون از حضور گرمت
گل پسر ما رو ببوس
انشالله عید خوبی پیش رو داشته باشید

شما هم همچنین عزیزم .کوثر جون رو ببوس عزیزم
مامان آتین
24 اسفند 90 23:33
قربونش برم که اینقدر احساساتیههههههههه
بوووووووس


ممنون خانمی بوس
مامان سارا
25 اسفند 90 7:35
نازنینم
براتون سالی پر بار و همراه با خوشی و سلامتی آرزومندم

پیشاپیش سال نو مبارک


سال نو شما هم مبارک عزیزم
نی نی سارا
26 اسفند 90 12:52
سلام عزیزم خوبی؟چه خبرا؟من مزاحم دوباره برگشتما!
عزیزم من یه فروشگاه صنایع دستی تو وبلاگم گذاشتم که خوشحال میشم حداقل بهمون سری بزنید و یه نگاهی به نمونه کارا بکنی
دوست دارم نظرتو راجع به کارام بدونم


خیلی عالی بود مخصوصا اولی .راستی رمز چی ؟؟/
مامان حنا
26 اسفند 90 14:23
سال و مال و فال و حال و اصل و نسل و بخت و تخت
بادت اندر شهریاری برقرار و بر دوام
سال خرم، فال نیکو، مال وافر، حال خوش،
اصل ثابت، نسل باقی، تخت عالی، بخت رام
********سال نو پیشاپیش مبارک********


سال نو شما هم مبارک .بوس
مامان حنا
26 اسفند 90 14:25
عزیز خاله فدات شم که دوست نداری بابابیی ره الهی که خدا سایه پدرو مادر نازنینتی رو از سرت کم نکنه
مامانیش از طرف من امیرعلی جون رو یه ماچ آبدار بکن خیلی دوستتون دارم


ممنون عزیزم بوس
صونا
28 اسفند 90 15:34
عزيز دلم آرزومندم زندگی همواره بر شما و اميرعلی عزيزم پر از شادی و سلامتی باشه...انشاالله
عيدتون مبارک ...اميدوارم سالی پربرکت و پر از عشق داشته باشيد .
خداوند را شاکرم که در اين مدت مرا با شما آشنا کرد و آرزومندم تا ابد دوستيمان ماندگار باشد...
قصد سفر داشتين ما رو هم قابل بدونيد مهمون شهر و خونه ما هم بشيد...

ایشاله دوست خوبم .سال خوبی داشته باشید .بوس
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به باهوشم می باشد