وضعیت رشد امیر علی

امیرم امروز باز هم دیدم بزرگتر شدی و شیطون ترداشتم فکر میکردم تا حالا چه چیزایی یادگرفتی و وقتی میبینم خسته گیم در می رود .

از ده ماهگی صدای حیوانات را با عکسشان می گفتی .در یازده ماهگی اذان و اله اکبر و کلمه بابا و مامان رو گفتی و تمامی کلمات را از آن به بعد درست می گفتی و هر چه می شنویدی را تکرار می کردی الانم تا ۱۰ می شمری و کاملا حرف می زنی بدون غلط .تازه یک سری کلمات را هم انگلیسی می گویی .قل واله احد و شعر یه روزی آقا خرگوشه و آقا پلیسه و عمو زنجیر باف و ا بی سی دی را هم کامل می گویی .صلوات و اذان را هم می گویی خلاصه کاملا پازل بازی می کنی رنگها را تقریبا به انگلیسی بلد هستی و همه چی در حد یه بچه ۴ ساله می دانی . 

آهنگهایی را که میشنوی با آنها تکرار می کنی و نام آنها را هم بلدی و هر شخص را با مشخصه حرف آن شخص خوب می دانی و به آنها می گویی.

سلام بابایی منم باباصادق مامان گفت که من هم برات بنویسم اگه برات بخوام بنویسم یک کتاب میشه بابا.فقط این رو برات بگم که ماشااله روز به روز بزگتر میشی با تمام حرکات ورفتارت اینو میشه فهمید.توتمام دنیای منو مامانت هستی .هزار الله واکبر ازهوش وذکاوت تو.

تمام دنیا یک طرف ‌‌تو یک طرف عزیزم   عزیزم          تمام خوبها یک طرف تویک طرف عزیزم  عزیزم

آهسته وپیوسته مهرت به دل نشسته حالا جونم به جونت بسته    عزیزم

طلسم ناامیدی توقلب من شکسته   حالا جونم به جونت بسته    عزیزم

                     خیلی دوست دارم بابا