آرایشگاه امیر علی
امروز تو را به آرایشگاه با مامان زری و دایی پوریا بردیم .و تو هم از بس که فضولی دسته ارایشگر را با سرت دنبال می کردی ما مجبور شدیم سرت را بگیریم .
خلاصه ٢ ساعت طول کشید تا موهایت کوتاه بشوند.این آقای ارایشگر عرقش در امده بود تو هم تند تند حرف می زدی و سئوال می کردی .البته از ترست و به سوالهای اقا حواب می دادی .
خلاصه اصلا خوب کوتاه نکرد و من راضی نبودم .هر چی می گی باز کاره خودشون را می کنند.اما عیبی نداره زود بلند می شه .
بعدشم که این اقا ول نمی کرد کلی زل و تافت زد و رنگ و وارنگت کرد .مثله این پسرهای سوسوله امروزی
اصلا خوشم نیومد .معصومیته بچه یک چیزه دیگست که با این کار از بین میره .
آخه اینم شد مدل ....................
الان که رفتی حمام شدی مثله یه دسته گل ناز مامان بابا.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی