پشته بو مه تهران و شیرینی عمو سعید جون
سلام پسرم .
دیروز که مو هایت را کوتاه کردیم .با بابا صادق به حمام رفتی و شام خوردیم که خاله غزاله زنگ زد و گفت بریم پیاده روی تو چال و شیرینی ماشین که تازه خریدن را بدن .
همگی با پوریا و خاطره و زهیر و سحر و مرتضی هراهه عمو سعید و خاله غزاله به بامه تهران رفتیم و ٢٠ کیلو متر پیاده روی کردیم .عرقمان در امد .البته تو در کالسکه شعر می خواندی و می خوردی و کلی حال می کردی .
کلی بازی کردی و ساندویچ و دور از چشمه من نوشابه خوردی .
خلاصه شبه خوبی بود و خوش گذشت .همگی خسته به خانه هایمان رفتیم و تو که تازه شارز شده بودی تا ٣ صبح بیدار بودی و نمی خوابیدی .
دوربین نبرده بودیم .همین عکس را بیشتر نشد بگیریم .
این هم موهایت بعد از اصلاح ........خدا کنه که زود بلند بشه چون همش حرص می خورم .
خلاصه عمو سعیده تو که شماره ٨ تیم ملی بسکتبال هستش شیرینی ماشینشو داد .
امیدواریم همیشه موفق و پیروز باشه و سلامت.
عمو سعید و خاله غزاله ما دوستتان داریم .
امیر علی ٢ ساله از بالاپشت بامه تهران