هدیه نی نی وبلاگ و ...
سلام خوبی پسرکم .؟امیدوارم خوب و خوش باشی .برات تا جمعه گفتم که رفتیم خونه سحر اینا که تو طبق معمول در راه خوابیدی و 8 بیدار شدی و کلی خونه سحر را به هم ریختی و خاله سحرم که حساس وای وای وای اما داره کم کم عادت می کنه و بی خیال می شه .شب خوبی بود و شنبه تو را خانه مامان زری البته 6 بعد از ظهر گذاشتیم و رفتیم دیدنی دایی بیزن که از کربلا اومده بود کلی برامون از اون حال و هوا گفت و خیلی لذت بردیم البته محسن و دایی و صادق کلی تب داشتند و سرما شدید خورده بودند .صادق هم کلی قیافش عوض شده سیبیل دراوورده و لاغر شده و کلی از لجاظ چهره تغییر کرده کلی خندیدم چون بابا می گفت به سن بلوغ رسیده و در پسرها اینطوری می شه .آخه خلی توپول و ناز بود البته دوباره درست می شه یعنی تو چه شکلی می شی ؟ کاش می دونستم .فدات بشم من .بعد هم خاله سحر اینا اومدند و خانه ما یه شام جانانه به سرعت برق و باد درست کردیم و کلی بهمون خوش گذشت .کلی از دست این خاله سحر و عمو مرتضی خندیدیم .وای نمی دونی چه می کردند .یکشنبه هم مامانی و خاله منیژه اینا خانه ما بودند و سرت گرم بود .دوشنبه هم با هم رفتیم توی حیاط و کلی بسکتبال بازی کردی و همین خبر خاصی نبود .امروز هم من صبح زود رفتم و مامان زری تا ظهر پیشت بود وقتی اومدم گفتی منو ببر پارک بردمت و کلی بازی و خوشحالی کردی و لوپ لوپ خریدیم و اومدیم ننمی دونم چرا برعکس همیشه خوابم می یومد اخه اصلا از خوابیدن خوشم نمی یاد و از صبح که پا می شم تا 2 شب بیدارم و دارم به کارها می رسم تو هم اومدی کلی قصه های باور نکردنی و من دراوردی برام گفتی و انگا واقعا خوابم برد و دیدم داری واسه خودت بی صدا بازی می کنی و حالا تو خوابیدی و من دارم برات می نویسم البته خونه را بگو که انگار بمب اتم زده بودن وای اصلا توان دوباره تمیز کردن را ندارم باشه فردا تو دوباره می خوای بریزی دیگه .
با تشکر از مدیریت نی نی وبلاگ و موفقیت روز افزون برای شما عزیزان و تمام خاله های مهربونی که به امیر علی رای دادن تا برنده بشه .(این سی دی هم یک شنبه برات رسید )هدیه تولد یک سالگی نی نی وبلاگ بود که تو چهارم شده بودی .
دوست دارم تمام خاطرات با تصویر باشه که این بار عکس یادم رفته بگیرم و فقط این موجوده ببخشید پسرم .امیدوارم همیشه شاد و موفق باشی .