تولد سه سالگی گل پسرم .....
٢٥ اردیبهشت سال ١٣٨٨ ساعت ٧:٥٠ دقیقه صبح روز جمعه امیر علی ما به دنیا امد و فردا دوشنبه سال ١٣٩١ سه ساله میشود ............
سلام مامانی من عشقم همه جون و نفسم پهلوون پنبه من جیگر من بالاخره 3 ساله شدی مبارک باشه ایشاله صدها سال با شادی و سلامتی و موفقیت زندگی کنی و همیشه از تمامی روزهای زندگیت راضی باشی ....
فدات بشم من از روزی که من فهمیدم یه نی نی دارم تا به امروز مثل برق و باد گذشت و حالا خدای مهربون یه پسر دست گل و ناز به من هدیه داده که عاشقانه دوسش داریم و تمام زندگیمون برای امیر علی عشق ما می چرخه ....
جشن تولد 3 سالگیت اگه خداوند با ما یار باشه ایشاله روز پنجشنبه 28 اردیبهشت به صورت خودمونی برگزار میشه .پسرم من و بابا تصمیم داشتیم تولد یک سالگیت را بسیار مفصل بگیریم تا یه فیلم و خاطری جالب برای ایندت بمونه که خداوند یار بود و به خوبی برگزار شد اما فیلم اون بماند تا ایشاله داماد شدی روز عروسیت بهت اگه زنده بودم خودم با صندوقچه دست ساز خودم با یادگاریهای داخلش بهت هدیه بدم اگر هم نبودم از بابا می خوام این کا را انجام بده که یکی از ارزوهای منه .
بله اینم چند تا عکس از این تولد یک سالگیت البته فیلم خوبی به جا موند عکس اصلا خوب در نیومد ..
اینم نمایی از جشن بزرگ یک سالگیت ایشاله اگه خداوند با ما یار باشه جشن بزرگ بماند برای 7 سالگیت ..
وای چقدر کوچولو بودی هاااااااااااااا
اینم کیک تولد یک سالگیت ...
و عکس در روز تولد یک سالگی پسرم ...
و تولد دو سالگی پسرم که قرار بود فقط بریم اتلیه اما خانه مامان زری هم جشن گرفتیم و عمه اینا و مامان ننی هم زحمت کشیدن شب امدند خانه ما خلاصه چند تا تولد شد خودم هم بردمت جشن تولد اردیبهشتی هاااااااااااااااااااااا
و اینم جشن تولد دو سالگی تو خانه مامان زری دلبر ...
خداوند ما رو لایق این هدیه نگه داره ...
روزی که قدمت رو خانه ما گذاشتی و ما را خوشحال کردی .نمی دونم من لایق مادر بودن هستم یا نه ...
اینم اتلیه سها و تولدت در انجاااااااااااااااااا
فدات بشم که هنوزم عاشق اسبی .....
تا جشن تولدت فعلا به خدا میسپارمت .........بوس